پارسا جونم شکوفه دلمپارسا جونم شکوفه دلم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

پارسایم: پارسا باش و پارسا بمان!

خاطرات نوروز 93

  و باز نو شدن و زیبایی و عطر بهار .... امسال دومین سالی که کنار پارسای فشنگم بهارمون زیباتر می شه و چه محشره حس داشتنت و بوییدنت گل همشه بهارم!!! امسال ما شیراز موندیم و به دیدن اقوام بابایی رفتیم قراره نیمه دوم تعطیلات نیریز باشیم. و حالا گذری بر این روزها حال و هوای سفره هفت سین : امسال سال تحویل خونه آقاجون (بابای بابایی )بودیم در کنارشون خوش گذشت... اما این هفت سین خونه خودمونه که چیدم و اومدیم شیراز   رفتن به شادی شهر ستاره و سفره هفت سین   خونه عمه بهحت بابایی بودیم مادربزرگ بابایی ام اونجا بودن بهمون خیلی خوش گدشت پرهام کوچولو ام(پسر پسر عموی بابا ) یک سال و ...
26 فروردين 1393

اولین ماهگرد سال 93( شکوفه ی زندگیمون یک سال و 7 ماهه شد)

  ثانیه ها تند تند از پی هم می گذرند و نهال کوچکم جوانه می زند و قد می کشد شاخه های کوچکش توان می گیرد و من مبهوت زمان و این قدرت لایزال ....عشقم هر نفس روز افزون می گردد.... این روزها تو را جور دیگر در آغوش می فشارم  ، می بویم"""" نمی دانم انگار زمان حتی از پیش نیز تند تر  می دود. دلخوش و شادم به بالندگی و سلامتت که آنرا تنها از خدایم دارم و سپاسی بس بی انتها .... اما دلواپس رفتن روزهای شیرین کودکیت ، روزهایی که بامهربانی خالصت به آغوشم پناه می آوری و من هر زمان که بخواهم تو را به قلبم می فشارم ،نوازشت می کنم و می ترسم با قد کشیدنت دور شوم .... من با نفس های تو تازه می شوم حتی در اوج خستگی ! بودن...
11 فروردين 1393

دوست جون دانیال

مامانی تو این شهر غریب یه دوست  داره که ایشون خاله فاطمه نازنین شما می شن و یه پسر ناز و شیرین به نام دانیال شما متولد شهریور و دانیال اواخر بهمن 92  ...
6 فروردين 1393

تازه های پارسا در اواخر سال 92

نازنین پسرم این روزا خیلی حوصله اش سر می ره و با هم می ریم سراغ وسایل خونه... جسبوندن برچسبای ژله ای رو دیوار حمام و در آخر تکه تکه شدن قلب ها ( عشق مادر قلب شکستنیه مراقب باش)!!!!   عاشق سیخ های چوبی کافیه اونا رو ببینی دیگه ول کن نیستی منم که می ترسم از نوک های تیزشون یواشکی ازشون کش می رم و با هر کلکی شده جمع شون می کنم...    اینم یه عکس قرمزی....   عاشق رفتن تو کارتن شدی قبلا تو یه کارتن بزرگ تر نشستی و حالا می خوای هر جور شده خودت تو کارتن خرما جا کنی شگفتا!!!!   عاشق خرس پاندات شدی تو بغل می گیریش و فشارش می دی و به تقلید مامان می گی زیزیییی(عزیزم) ...
6 فروردين 1393

جشن تولد یک سالگی دردونه مامان و بابا

٩/٦/٩٢ یک سال گذشت یک سال به سرعت برق و باد ،یک سال از رویش عشق،یک سال مادری،یک سال دلواپسی و یک سال لبخند داشتن تو.... شگفتا قد کشیدنت  و  اوج گرفتن است  داشتنت! زین پس در گوشه های ذهنم هماره عشق را در تو تجربه خواهم کرد و چه زیباست عاشق تو بودن و این بار عشق را خالص و ناب از جنس او یافتم عشقی از جنس ماندگاری ...  یک سال زود گذشت هر لحظه اش کودکم رویش داشت و در جریان بود باور نکردنیست از ذره ای ناچیز کودکی که اکنون گام بر می دارد ، می خندد، دست می زند ، آهنگ را می فهمد و کلام را می شناسد تنها توانم برای سپاس این عشق شکریــــــــست بس بی پایان ... تولدت مبارک زیبای یک ساله ی من   ...
21 شهريور 1392
1